وگنر دانشمند و جغرافیادان آلمانی قرن نوزدهم بود. او مطالعات گسترده ای در زمینه زمین شناسی داشت. وگنر بدقت نقشهها و اطلاعات جمعآوری شده از سرتاسر جهان استفادهکرد و از این اطلاعات برای بررسی حرکت قارهها استفادهکرد. وگنر با تلاشهای خود توانست نظریه حرکت قارهها را کشف کند و نظریه جدایی قاره را مطرح کند. . او جزئیات زمین را بهتفصیل بررسی کرد. اکتشافات بزرگ وگنر منجر به پیشرفت زیادی در زمینشناسی شد و به توسعه نظریههای جدید در این زمینه کمک کرد. وگنر از این مشاهدات و اطلاعات برای فرمولهکردن نظریهای به نام رانش قاره استفادهکرد. او معتقد بود که قارهها در لایههای زیرین زمین حرکت میکنند و این حرکتها باعث تشکیل کوهها، دریاچهها و دیگر ویژگیهای زمین میشود. این نظریه در ابتدا مورد تردید بسیاری از زمینشناسان قرار گرفت اما تحقیقات بیشتر و تجربیات جدید در نهایت آن را تأیید کرد.
سطح زمین دارای صفحاتی است که دائماً در حال حرکت هستند و در هنگام برخورد این صفحات حوادثی مانند زلزلههای آتشفشانی و ایجاد جزایر رخ میدهد حرکت صفحه باعث تغییرات دیگری نیز در جهان میشود مثلاً باعث حرکت تدریجی زمینهای جهان میشود
واگنر دریافت که درگذشته تمام خشکیهای زمین در دو قاره، لوریسیا و گندوانا بههم پیوسته بودند که امروزه بهعنوان یک واقعیت علمی پذیرفته شدهاست. او لبههای قاره آمریکای جنوبی و آفریقا و گونهها و گیاهان مشابه آن دو قاره را ترسیم کرد.
تصویر زیر مربوط به نقشهای از جهان دویست میلیون سال پیش است:
در آن زمان موقعیت قارهها به شکل صورت بود: - این قاره بزرگ پانگه آ نام داشت. اما با گذشت زمان و حرکت صفحات زمین و اتفاقات نظریه انبساط زمین و آنچه جریانهای همرفتی در گوشته نامیده میشود، آن صفحات باز شدند و شروع بهدور شدن از یکدیگر کردند و در ابتدا ابر قاره پانگه آ از هم جدا شد. در دو قارهها را تقسیم کنید که اوراسیا و گندوانا نامیده میشد و آنچه امروز میبینیم شکل فعلی قارههای زمین است. در تصویر زیر دو طرف قاره آفریقا را با آمریکای جنوبی مقایسه کنید
در آیه سوم سوره رعد نوشته شده:
وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۳﴾ و اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مى پوشاند قطعا در این براى مردمى که تفکر مى کنند نشانه هایى وجود دارد (۳)
در سوره الحجر نوشته شده است: وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ ﴿۱۹﴾ و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههاى استوار افکندیم و از هر چیز سنجیده اى در آن رویانیدیم (۱۹) .
اما آیه سوره حجر نکته بسیار زیبایی نیز دارد و آن این است که گیاهان پس از دوره زمینشناسی عصر پالئوزوئیک که مصادف با آغاز گسترش جدایی قارهها و تقسیم پانگه آ است، پدید آمدند
در
مقالات و وبسایتهای قبلی بهتفصیل به موضوع جهانهای موازی پرداختهایم. اما با
اطلاعات جدیدی که دانشمندان در قطب جنوب ذراتی را یافتهاند که جزو ذرات اساسی
جهان ما نیستند و از قوانین فیزیکی جهان ما تبعیت نمیکنند، موضوع جهانهای موازی
بسیار داغ شده است؛ بنابراین این مسئله مبنای توصیف جهانهای موازی قرار گرفت.
جهانهای موازی
در گذشته به یک نظریه در فیزیک تبدیل شدهاند. اما اکنون این یک واقعیت علمی شده
است، میگویند جهانهای دیگری مانند جهان ما هستند که از قوانین طبیعی ما تبعیت
نمیکنند و اندیشمندی بنام کتابهای مختلفی
در مورد آن نوشته شده است. این سایت و ترجمهها شامل کتاب دنیای موازی
-، کتاب حقیقت
پنهان است که توسط انتشارات مازیار منتشر شده است. اما انواع مختلفی از یک جهان
وجود دارد.
چهار شکل
پیشنهادی جهان موازی به شرح زیر است:
جهان های موازی
آنقدر وسیع هستند که قوانینی وجود دارد که حکم میکند رویداد باید در جایی دیگر
در همان سیارهای باشد که در آن رخ میدهد. البته جهان بینهایت سرعت محدودی دارد
و بهغیراز انفجار بزرگ و انبساط جهان در 14 میلیارد سال پیش، ما چیز زیادی از
جهان را نمیبینیم. وجود این فرضیه مستلزم دو فرض است: جهان نامتناهی. اگر این
درست باشد، جهانهای موازی آنقدر از هم دور هستند که هیچ اطلاعاتی رد و بدل نمیشود.
نظریه دوم
- اگر خیلی سریع بروید، به سرزمین عجایب خواهید افتاد. در تئوری، به دلیل تورم
کیهانی، یک منطقه دسترسی بین جهان موازی ما و جهانهای دیگر وجود دارد و از طریق
این مناطق میتوان به جهانهای موازی دسترسی پیدا کرد. دو نظریه برای این موضوع
وجود دارد، اول اینکه زمان جاودانه است و بیشتر کیهان پس از تورم به صورت حباب
ظاهر شده است و این بدان معنا نیست که جهان ما بینهایت است، این جهانها اتفاق میافتد.
شطرنجی و میتوان با هم مدیریت کرد.
نظریه سوم
بیان میکند که جهانهای موازی با یکدیگر متفاوت هستند و فضا و زمان در جهان ما از
بیگ بنگ ایجاد شدهاند و بنابراین این جهانها هیچ وجه اشتراکی ندارند، بقیه جهان
یک فضای کوانتومی نامحدود است که در هر کدام تداخل دارد. از چهار نوع جهان در
نظریههای دیگر، تنها سومی
مربوط به نظریه ریسمان است که اجازه میدهد جهانهای موازی توسط کرمچالهها به هم متصل شوند.
نظریه
چهارم این است که پشت رنگین کمان یک سرزمین جادویی وجود دارد، دنیایی که قوانین
ریاضیات و قوانین ما کاملاً متفاوت است، طبق قوانین ریاضیات کل جهان میتواند یک
قانون باشد.
در سوره حمد آمده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
﴿۱﴾به نام خداوند رحمت گر مهربان (۱)الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است (۲)
آیه سطر
دوم که کلمه عالم یا عالم آمده است کلمه علم و عالم بسته شده و در وحدت به کار نمیرود
که میتواند به جهان متوازی نیز اشاره داشته باشد.